آینه

می نویسم که از روشنای وجودم به دریای نگاهت برسم

آینه

می نویسم که از روشنای وجودم به دریای نگاهت برسم

آخرین مطالب
آخرین نظرات
  • ۱۴ خرداد ۹۵، ۱۴:۱۰ - ....مسعود ....
    متشکرم
  • ۲۶ ارديبهشت ۹۵، ۲۳:۵۹ - ....مسعود ....
    متشکرم
  • ۲۶ ارديبهشت ۹۵، ۲۳:۵۹ - ....مسعود ....
    متشکرم

قرارها...

شنبه, ۱۱ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۰۴:۲۰ ب.ظ
عهد با زلف تو بستم خدا می داند             سر مویی نشکستم خدا می داند


اوایل زندگیمون با همسرم قرار گذاشتیم با القاب قشنگ همدیگه رو صدا بزنیم. ایشون به من بانو، ملکه، عسل وکلی اسم قشنگ دیگه میگفتن و من به ایشون آقا ،سرور،سایه و کلی لقب قشنگ دیگه میدادم. خیلی خوب بود در طول دو سال گذشته خیلی قرارای قشنگ دیگه باهم گذاشتیم مثلا ازشون قول گرفتم هروقت مهمونی رفتیم بیان و پیش من بشینن و با هم در یه ظرف غذا بخوریم. میگم خیلی قرارای زیبا گذاشتیم که الان حضور ذهن ندارم. آها یکیش بریم کل خوزستان بعد لرستان بعد استانای اطراف را بگردیم.
امروز با خودم و خدای خودم وامام زمان عهدبستم با همسرم وهمه آدمها مهربانتر برخورد کنم و از اینکه محبت قلبیمو نشون بدم خجالت نکشم یافکر نکنم مورد سوئ استفاده قرار می گیره. فکر کنم اینم قشنگترین قراریه که تا حالا بستم. خدا کنه موفق شم و همسرم خوشحال یه عمر طولانی در کنارم زندگی کنه.

قرار

نظرات (۱)

  • چشم به راهم ...
  • قرار شما برقرار انشاالله ...
    پاسخ:
    تشکر