خوشبختی
سه شنبه, ۱۷ شهریور ۱۳۹۴، ۰۳:۳۹ ق.ظ
سلام
امروز خوشبختی را در آغوش گرفتم، وقتی همسرم با کیکی که شمعی روی اون روشن بود در خونه را زد و من در باز کردم از خوشحالی نمیدونستم چکار کنم پریدم در آغوشش و بعد از کلی بوس روی میز رفتیم و کیک دو نفری راباکلی خنده خوردیم. هر قدر فوت کردم شمعها خاموش نشدن و آخرش با کمک آقای شوهر خان چنان فوتی کردیم که نسکافه های روی کیک را با خودش برد و باهم صدای بلند خندیدیم.
با آرزوی خوشبختی:)
- ۹۴/۰۶/۱۷